معنی berger
berger
گله داری کردن، چوپان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با berger
bercer
bercer
آرامِش دادَن، سَنگ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bergen
bergen
نَجَات دادَن، بِهبود مِی یابَند
دیکشنری آلمانی به فارسی
burger
burger
غِیرِ نِظَامی، شَهروَند
دیکشنری هلندی به فارسی
germer
germer
روییدَن، جَوانِه زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
forger
forger
آب شُدَنِ فِلِز، جَعل کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
héberger
héberger
میزبانی کَردَن، مِیزبَان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
perder
perder
اَز دَست دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
verter
verter
ریختَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Geiger
Geiger
ویولونیست
دیکشنری آلمانی به فارسی