معنی berbenang - جستجوی لغت در جدول جو
berbenang
سیم کشی، نخ دار
ادامه...
سیم کِشی، نَخ دار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
berwenang
معتبر، مجاز است
ادامه...
مُعتَبَر، مُجاز اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berenang
شنا کردن
ادامه...
شِنا کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berperang
مبارز، جنگ، جنگی
ادامه...
مُبارِز، جَنگ، جَنگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbayang
تاریک، سایه دار
ادامه...
تاریک، سایِه دار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tergenang
غرق شده، سیل زده
ادامه...
غَرق شُده، سیل زَدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
verbening
استخوان سازی
ادامه...
اُستِخوان سازی
دیکشنری هلندی به فارسی
perenang
شناگر
ادامه...
شِناگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی