معنی bawahan - جستجوی لغت در جدول جو
bawahan
زیر دست، تابع
ادامه...
زیر دَست، تابِع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bawaan
ساخت داخلی، پیش فرض، ذاتی
ادامه...
ساخت داخِلی، پیش فَرض، ذاتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kawanan
گروه، گلّه
ادامه...
گُروه، گَلِّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
jawaban
پاسخ، پاسخ دهید
ادامه...
پاسُخ، پاسُخ دَهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bantahan
رد
ادامه...
رَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
wawasan
بینش، چشم انداز
ادامه...
بینِش، چِشم اَنداز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bałagan
نامرتّب، آشفته، پریشانی، بدبختی، بی نظمی، بی سازمانی، آشوب، سر و صدا، آشوبی بودن، لانه، نافرمانی
ادامه...
نامُرَتَّب، آشُفتِه، پَریشانی، بَدبَختی، بی نَظمی، بی سازِمانی، آشوب، سَر و صِدا، آشوبی بودَن، لانِه، نافَرمانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
babacan
پدری، پدرانه
ادامه...
پِدَری، پِدَرانِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
bawah
پایین، پایین تر
ادامه...
پایین، پایین تَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bahan
مادّه اصلی، مواد
ادامه...
مادِّه اَصلی، مَواد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی