معنی ardente - جستجوی لغت در جدول جو
ardente
سخت، سوزاندن، سوزان، آتشی
ادامه...
سَخت، سوزاندَن، سوزان، آتَشی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ardente
سخت، پرشور، سوزان
ادامه...
سَخت، پُرشور، سوزان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
cedente
واگذارکننده
ادامه...
واگُذارکُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sardento
خال دار، کک و مک، پراکنده
ادامه...
خال دار، کَک و مَک، پَراکَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
assente
غایبانه، غایب
ادامه...
غایِبانِه، غایِب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
urgente
تاکید شده، فوری
ادامه...
تَاکید شُدِه، فُوری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
parente
خویشاوند، نسبی
ادامه...
خویشاوَند، نِسبی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
urgente
تاکید شده، فوری
ادامه...
تَاکید شُدِه، فُوری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
carente
کاستی دار، فاقد
ادامه...
کاستی دار، فاقِد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
erodente
فرسایشی
ادامه...
فَرسایِشی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cedente
واگذارکننده
ادامه...
واگُذارکُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
groente
سبزی
ادامه...
سَبزی
دیکشنری هلندی به فارسی
agente
نماینده، عامل
ادامه...
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
agente
نماینده، عامل
ادامه...
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
agente
نماینده، عامل
ادامه...
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Ardent
سخت، سرسخت
ادامه...
سَخت، سَرسَخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rente
سالانه، سالیانه
ادامه...
سالانِه، سالیانه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
prudente
دقیق، محتاط
ادامه...
دَقیق، مُحتاط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
carente
ناقص، نیازمند
ادامه...
ناقِص، نِیَازمَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ausente
غایب
ادامه...
غایِب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ardiente
آتشی، سوزاندن، سخت، سوزان
ادامه...
آتَشی، سوزاندَن، سَخت، سوزان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ardent
آتشی، پرشور، سخت، سوزان، متوقّد
ادامه...
آتَشی، پُرشور، سَخت، سوزان، مُتِوَقِّد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pariente
خویشاوند، نسبی
ادامه...
خویشاوَند، نَسَبی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
attente
انتظار، در انتظار
ادامه...
اِنتِظار، دَر اِنتِظار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
argenté
نقره ای
ادامه...
نُقره ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
prudente
دقیق، محتاط
ادامه...
دَقیق، مُحتاط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
carente
ناقص، فاقد
ادامه...
ناقِص، فاقِد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
atraente
فراخوانی، جذّاب، وسوسه انگیز، دلنشین
ادامه...
فَراخوانی، جَذّاب، وَسوَسِه اَنگیز، دِلنِشین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cedente
واگذارکننده
ادامه...
واگُذارکُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
urgente
تاکید شده، فوری
ادامه...
تَاکید شُدِه، فُوری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
parente
خویشاوند، نسبی
ادامه...
خویشاوَند، نَسَبی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
prudente
دقیق، محتاط
ادامه...
دَقیق، مُحتاط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
acidente
حادثه، تصادف
ادامه...
حادثِه، تَصَادُف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ausente
غایب، هیپرپاراتیروئیدیسم
ادامه...
غایِب، هیپِرپاراتیرُوئیدیسم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ardentemente
با شور و اشتیاق، مشتاقانه
ادامه...
با شور و اِشتیاق، مُشتاقانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی