جدول جو
جدول جو

معنی alasan - جستجوی لغت در جدول جو

alasan
دلیل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گریه کنان، گریه کردن، گریان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
دلیل آوردن، استدلال کرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کاهلی، تنبلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به حق، با دلایل معتبر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ولخرجی، لوکس، لوکس بودن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
مشخّص، نمره، یادداشت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
زدن، ضربه بزنید، ضربه زدن، سکّه ضرب کردن، سیلی زدن، کوبیدن، شکنجه کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
حریف، علیه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غیر استثنائی، معمولی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
کاهش یابنده، در حال کاهش است
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
جستجوگر، تماس گیرنده
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
زخرفه، دکوراسیون، زینت، تزیینات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بینش، چشم انداز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
صاف کردن، صاف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ایهام، غارنشین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تاول زدن، ضربه زدن، وزیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
صاف کردن، صاف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جمع آوری کردن، ورز دادن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تحسین کردن، ستایش، ستایش کردن، مدح کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خیابانی، خیابان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مفهوم، ایده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
انتقام، انتقام گرفتن، مجازات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی