معنی Yearly - جستجوی لغت در جدول جو
Yearly
سالانه
ادامه...
سالانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Meanly
به طور زشت، به معنای
ادامه...
بِه طُورِ زِشت، بِه مَعنایِ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Weary
خسته
ادامه...
خَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Yearn
آرزو کردن، حسرت
ادامه...
آرِزو کَردَن، حَسرَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Years
سال ها
ادامه...
سال ها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nearby
نزدیکی، همین نزدیکی
ادامه...
نَزدیکی، هَمین نَزدیکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Neatly
به طور مرتّب، منظّم
ادامه...
بِه طُورِ مُرَتَّب، مُنَظَّم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gnarly
دردناک، غرغر
ادامه...
دَردناک، غِرغِر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Hearty
دل گرم، دلچسب
ادامه...
دِل گَرم، دِلچَسب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Measly
ناچیز، کثیف
ادامه...
ناچیز، کَثیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dearly
با عشق و علاقه، عزیزم
ادامه...
با عِشق و عَلاقِه، عَزیزَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Deadly
کشنده
ادامه...
کُشَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Deafly
کر کننده، ناشنوا
ادامه...
کَر کُنَندِه، ناشِنَوا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Clearly
واضح
ادامه...
واضِح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Weakly
ضعیفانه، ضعیف
ادامه...
ضَعیفانِه، ضَعیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wearily
خسته گونه، خسته
ادامه...
خَستِه گونِه، خَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Really
واقعاً
ادامه...
واقعاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nearly
تقریباً
ادامه...
تقریباً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Early
زود، اوایل، زودهنگام
ادامه...
زود، اَوایِل، زودهِنگام
دیکشنری انگلیسی به فارسی