معنی Nearly
Nearly
تقریباً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Nearly
Yearly
Yearly
سالانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dearly
Dearly
با عِشق و عَلاقِه، عَزیزَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Neatly
Neatly
بِه طُورِ مُرَتَّب، مُنَظَّم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nearby
Nearby
نَزدیکی، هَمین نَزدیکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Really
Really
واقعاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wearily
Wearily
خَستِه گونِه، خَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Weakly
Weakly
ضَعیفانِه، ضَعیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Clearly
Clearly
واضِح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Deafly
Deafly
کَر کُنَندِه، ناشِنَوا
دیکشنری انگلیسی به فارسی