معنی Trot - جستجوی لغت در جدول جو
Trot
دور رفتن
ادامه...
دور رَفتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Trost
تسلّی، تسلیت
ادامه...
تَسَلِّی، تَسلیت
دیکشنری آلمانی به فارسی
rot
آروغ، آروغ زدن
ادامه...
آروغ، آروغ زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rot
قرمز
ادامه...
قِرمِز
دیکشنری آلمانی به فارسی
rot
فاسد، پوسیدگی، گندیده، به طور فاسد
ادامه...
فاسِد، پوسیدِگی، گَندیدِه، بِه طُورِ فاسِد
دیکشنری هلندی به فارسی