معنی Trot
Trot
دور رفتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Trot
Trost
Trost
تَسَلِّی، تَسلیت
دیکشنری آلمانی به فارسی
rot
rot
آروغ، آروغ زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rot
rot
قِرمِز
دیکشنری آلمانی به فارسی
rot
rot
فاسِد، پوسیدِگی، گَندیدِه، بِه طُورِ فاسِد
دیکشنری هلندی به فارسی