جدول جو
جدول جو

معنی Rotate - جستجوی لغت در جدول جو

Rotate
چرخاندن، چرخش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rotate
مقدمه مفهومی درباره واژه
واژه ’’Rotate’’ در زمینه های مختلف از گرافیک و انیمیشن گرفته تا مدیریت داده ها و سخت افزار به کار می رود. این واژه در اصل به معنای چرخاندن شیء حول نقطه ای ثابت است.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی گرافیکی، rotate برای چرخاندن تصاویر یا عناصر UI کاربرد دارد. در الگوریتم ها نیز چرخش بیت ها یا آرایه ها (bit rotation) کاربردی حیاتی دارد. در CSS نیز از transform: rotate() استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در فتوشاپ، rotate ابزاری برای چرخاندن تصویر است. در طراحی صفحات وب، چرخاندن آیکن ها با CSS انجام می شود. در بازی ها، اشیاء گرافیکی با توابع rotate در محیط هایی مانند Unity می چرخند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
چرخش در گرافیک های برداری، طراحی تعاملی، سیستم های سه بعدی و حتی در رمزنگاری با چرخش بیت ها نقش کلیدی دارد. بسیاری از موتورهای گرافیکی مانند OpenGL توابع rotate را در خود دارند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
از دهه ۱۹۶۰ که گرافیک کامپیوتری ظهور کرد، عملیات چرخشی برای ترسیم اشکال و مدل ها به کار رفت. با ورود گرافیک سه بعدی در دهه ۹۰، rotate نقشی محوری یافت.
تفکیک آن از واژگان مشابه
Rotate با Flip تفاوت دارد. Flip قرینه سازی است، ولی rotate زاویه ای چرخش دارد. همچنین با Revolve که به چرخش مدوام اشاره دارد نیز متفاوت است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در CSS:
`transform: rotate(90deg);`
در Python (Pillow):
`image.rotate(45)`
در JavaScript Canvas:
`context.rotate(Math.PI / 2);`
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
بسیاری از کاربران فکر می کنند rotate فقط در محور دو بعدی انجام می شود، اما در گرافیک سه بعدی، چرخش در سه محور (X, Y, Z) تعریف می شود.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
Rotate یکی از عملیات پایه ای در طراحی گرافیکی، داده پردازی و الگوریتم ها است که تسلط بر آن در توسعه نرم افزار ضروری است.
چرخاندن شیء یا داده حول محور
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از Retake
تصویر Retake
برداشت مجدد (ReTake) فیلمبرداری مجدد از صحنه ای که مورد قبول کارگردان واقع نشده است. ممکن است به خاطر ایراد در بازی، گفتگو، نور، صدا و ورود غیر منتظره ی افراد به کادر و یا هر ایراد غیر قابل پیش بینی دیگر، برداشت مجدد صورت می گیرد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
اهدا کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقدمه مفهومی درباره واژه
’’Route’’ به معنی مسیر، در علوم کامپیوتر و به ویژه شبکه های کامپیوتری، به تعریف راه مشخصی گفته می شود که بسته های داده یا درخواست ها از آن عبور می کنند تا به مقصد برسند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در شبکه های IP، route جدول هایی تعریف می کند که مشخص می سازند داده ها از چه درگاهی (gateway) و با چه مسیرهایی به مقصد برسند. در برنامه نویسی وب، route تعیین می کند که هر آدرس URL به کدام کنترلر یا تابع پاسخ دهد.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در شبکه سازمانی، اگر کاربری در یک دفتر دیگر بخواهد به فایل سرور دسترسی پیدا کند، route شبکه تعیین می کند که بسته از چه سوییچ ها و روترهایی عبور کند. در فریمورک هایی مثل Laravel یا Django، route تعیین می کند آدرس example.com/profile به چه صفحه ای ارجاع داده شود.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
route در سیستم های شبکه، API، معماری REST، یا سیستم عامل هایی مانند لینوکس، بخش حیاتی مدیریت ارتباطات است. جدول route به روتر یا سیستم عامل می گوید داده چگونه هدایت شود.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
اصطلاح route از آغاز ایجاد اینترنت و پروتکل IP در دهه ۱۹۷۰ مورد استفاده قرار گرفت. با رشد نرم افزارهای وب و REST API، این واژه معنای ثانویه ای در معماری نرم افزار نیز پیدا کرد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
route با path متفاوت است؛ path بیشتر به محل فایل یا مسیر دایرکتوری اشاره دارد، در حالی که route به مسیر منطقی یا شبکه ای بین مبدا و مقصد مربوط می شود.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در لینوکس:
`route add -net 192.168.1.0 netmask 255.255.255.0 gw 192.168.0.1`
در Laravel (PHP):
`Route::get(’/home’, [HomeController::class, ’index’]);`
در Node.js با Express:
`app.get(’/api/users’, handlerFunction);`
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
اشتباه در تعریف route در شبکه یا برنامه نویسی می تواند باعث عدم دسترسی به منابع، ارورهای 404، یا تداخل در ترافیک داده شود.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک و پیاده سازی صحیح route برای تضمین ارتباط پایدار و امن در شبکه ها و نرم افزارهای تحت وب ضروری است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از State
تصویر State
مقدمه مفهومی درباره واژه
وضعیت (State) در برنامه نویسی و علوم کامپیوتر به مجموعه ای از خصوصیات و مقادیر اشاره دارد که شرایط فعلی یک شیء، سیستم یا فرآیند را در یک لحظه خاص توصیف می کند. این مفهوم در الگوهای طراحی، مدیریت داده و کنترل جریان برنامه نقش اساسی دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی شیءگرا (OOP)، سیستم های بلادرنگ، ماشین های حالت، برنامه های کاربردی تحت وب (مدیریت وضعیت نشست)، و پایگاه داده ها (مدیریت وضعیت تراکنش) استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
1. وضعیت یک شیء در برنامه نویسی شیءگرا
2. وضعیت نشست (Session) در برنامه های وب
3. ماشین های حالت در پردازش سفارشات آنلاین
4. وضعیت تراکنش ها در پایگاه داده
5. وضعیت اتصال در شبکه های کامپیوتری
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم ها، مدیریت وضعیت به عنوان یک چالش طراحی کلیدی مطرح است. در برنامه های توزیع شده، همگام سازی وضعیت اهمیت ویژه ای دارد. در رابط های کاربری، وضعیت مؤلفه ها بر نمایش و رفتار تأثیر می گذارد. در الگوهای طراحی، الگوی State رفتار شیء را بر اساس وضعیت آن تغییر می دهد.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم وضعیت از نظریه ماشین ها در دهه 1940 سرچشمه گرفته است. در دهه 1980 با ظهور برنامه نویسی شیءگرا اهمیت یافت. امروزه در سیستم های توزیع شده و میکروسرویس ها به چالشی اساسی تبدیل شده است.
تفکیک آن از واژگان مشابه
وضعیت با وضعیت (Status) تفاوت دارد: اولی جامع تر و شامل تمام خصوصیات است، دومی معمولاً به یک نشانگر ساده محدود می شود. با خصیصه (Property) نیز متفاوت است که فقط به یک ویژگی خاص اشاره دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python با متغیرهای نمونه در کلاس ها. در JavaScript با state در React. در Java با متغیرهای instance. در C با structها. در پایگاه داده با جداول وضعیت.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج: وضعیت همیشه باید ذخیره شود. چالش اصلی: مدیریت وضعیت در سیستم های توزیع شده و همگام سازی تغییرات.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک عمیق مفهوم وضعیت و روش های مدیریت آن برای طراحی سیستم های کارآمد ضروری است. این مفهوم در بسیاری از الگوهای طراحی و معماری های مدرن نقش محوری دارد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
مبارزات، مبارزه می کند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بیان کردن، ایالت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسیر دادن، مسیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقدمه مفهومی درباره واژه
واژه ’’rotary’’ از فعل rotate به معنای چرخیدن گرفته شده و در توصیف دستگاه هایی به کار می رود که اجزای اصلی آن ها حرکت دورانی دارند. این واژه در طراحی رابط های فیزیکی، مکانیکی و گاهی الکترونیکی کاربرد دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در طراحی سخت افزار، rotary encoderها به عنوان حسگرهایی استفاده می شوند که موقعیت زاویه ای شفت را به سیگنال دیجیتال یا آنالوگ تبدیل می کنند. در سیستم های ورودی قدیمی، rotary dial تلفن مثالی کلاسیک از این مفهوم است.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در تجهیزات صوتی، ولوم های چرخشی از نوع rotary هستند. در رباتیک، از rotary actuator برای ایجاد حرکت دورانی استفاده می شود. در طراحی UX نیز شبیه سازهای rotary knob برای کنترل پارامترها محبوب اند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
اطلاعات دریافتی از rotary encoderها در سیستم های بلادرنگ، بازی ها، کنترل صنعتی و اتوماسیون برای مدیریت موقعیت یا سرعت موتور استفاده می شود. نرم افزارها داده های سنسور را خوانده و به حرکت یا فرمان تبدیل می کنند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
از اوایل قرن ۲۰، rotary dial در تلفن های آنالوگ رایج بود. با پیشرفت تکنولوژی، rotary encoderها در دهه های ۸۰ و ۹۰ جایگزین سنسورهای مکانیکی شدند و در کنترل دیجیتال استفاده شدند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
rotary با circular متفاوت است. circular به شکل دایره ای اشاره دارد، ولی rotary به حرکت چرخشی آن دایره. همچنین rotary با linear (خطی) در تضاد است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Arduino: استفاده از `RotaryEncoder` برای خواندن موقعیت چرخش
در C/C++ برای پردازنده ها: خواندن وضعیت پایه های ورودی مرتبط با سنسور چرخشی
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
گاهی تصور می شود rotary فقط یک واژه مکانیکی است، در حالی که در سامانه های دیجیتال، تحلیل داده های rotary encoder یکی از چالش های فنی در تعامل سخت افزار و نرم افزار است.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک rotary در طراحی رابط ها، کنترل مکانیکی و برنامه نویسی سخت افزار نقشی محوری دارد.
سازوکار چرخشی در سخت افزار یا رابط
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Locate
تصویر Locate
مقدمه مفهومی
مکان یابی (locate) در سیستم های کامپیوتری به فرآیند یافتن و شناسایی موقعیت فایل ها، داده ها یا منابع در یک ساختار ذخیره سازی اشاره دارد. این مفهوم هم در سطح فایل سیستم و هم در سطح پایگاه داده و شبکه کاربرد دارد. ابزارهای مکان یابی با ایجاد نمایه های بهینه شده، سرعت جستجو را به میزان قابل توجهی افزایش می دهند.

انواع مکان یابی
1) مکان یابی فایل در سیستم عامل
2) مکان یابی رکورد در پایگاه داده
3) مکان یابی گره در شبکه
4) مکان یابی سخت افزاری در سیستم های توزیع شده
5) مکان یابی جغرافیایی در سیستم های مبتنی بر مکان

الگوریتم های مکان یابی
1) جستجوی دودویی
2) درختان B و B+
3) جداول هش
4) الگوریتم های مسیریابی شبکه
5) سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS)

چالش ها و راهکارها
1) مقیاس پذیری در سیستم های بزرگ
2) به روزرسانی نمایه ها در زمان واقعی
3) امنیت اطلاعات مکان یابی
4) یکپارچه سازی سیستم های ناهمگن
5) بهینه سازی مصرف منابع

روندهای آینده
1) مکان یابی هوشمند با یادگیری ماشین
2) سیستم های مکان یابی بلادرنگ
3) یکپارچه سازی با اینترنت اشیا
4) توسعه استانداردهای جدید

فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
اظهار نظر کردن، توجّه داشته باشید، متوجّه شدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
چرخش
دیکشنری هلندی به فارسی
تغییر یافتن، جهش پیدا کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یادداشت، نشانه گذاری
دیکشنری هلندی به فارسی
یافتن، مکان یابی کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اهدا کردن، تجهیز کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کامل، کل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
چرخان، در حال چرخش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
حذف کردن، هرس کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
گندیده، پوسیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ربط کردن، مرتبط کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوباره بیان کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوباره گرفتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارزیابی کردن، امتیاز دادن
دیکشنری انگلیسی به فارسی