معنی rotatie
rotatie
چرخش
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با rotatie
rotatif
rotatif
چَرخان، چَرخِشی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
notatie
notatie
یادداشت، نِشانِه گُذاری
دیکشنری هلندی به فارسی
rotation
rotation
چَرخِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rotativo
rotativo
چَرخان، چَرخِشی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rotante
rotante
چَرخان، دَر حالِ چَرخِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mutatie
mutatie
جَهش
دیکشنری هلندی به فارسی
donatie
donatie
اِهدا
دیکشنری هلندی به فارسی
locatie
locatie
مَکان
دیکشنری هلندی به فارسی
relatie
relatie
رابِطِه
دیکشنری هلندی به فارسی