معنی Rehabilitator - جستجوی لغت در جدول جو
Rehabilitator
بازتوان کننده، توانبخش
ادامه...
بازتَوان کُنَندِه، تَوَانبَخش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rehabilitator
بازتوان کننده، توانبخش
ادامه...
بازتَوان کُنَندِه، تَوَانبَخش
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rehabilitator
بازتوان کننده، توانبخشی
ادامه...
بازتَوان کُنَندِه، تَوانبَخشی
دیکشنری لهستانی به فارسی
rehabilitator
بازتوان کننده، توانبخشی
ادامه...
بازتَوان کُنَندِه، تَوانبَخشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
rehabilitator
بازتوان کننده، توانبخشی
ادامه...
بازتَوان کُنَندِه، تَوانبَخشی
دیکشنری هلندی به فارسی
Rehabilitation
بازتوانی، توانبخشی
ادامه...
بازتَوانی، تَوانبَخشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rehabilitador
بازتوان کننده، توانبخشی
ادامه...
بازتَوان کُنَندِه، تَوانبَخشی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Rehabilitation
بازتوانی، توانبخشی
ادامه...
بازتَوانی، تَوانبَخشی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Rehabilitate
بازسازی کردن، توانبخشی کردن
ادامه...
بازسازی کَردَن، تَوانبَخشی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی