معنی Rehabilitation
Rehabilitation
بازتوانی، توانبخشی
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Rehabilitation
Rehabilitation
Rehabilitation
بازتَوانی، تَوانبَخشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
réhabilitation
réhabilitation
بازتَوانی، تَوانبَخشی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Rehabilitator
Rehabilitator
بازتَوان کُنَندِه، تَوَانبَخش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rehabilitator
Rehabilitator
بازتَوان کُنَندِه، تَوَانبَخش
دیکشنری آلمانی به فارسی