معنی Provide - جستجوی لغت در جدول جو
Provide
ارائه دادن، فراهم کردن
ادامه...
اِرائِه دادَن، فراهَم کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Provoke
برانگیختن
ادامه...
بَراَنگیختَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Promise
وعده، قول دادن، وعده دادن
ادامه...
وَعدِه، قُول دادَن، وَعدِه دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Preside
رئیس بودن، ریاست
ادامه...
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prove
اثبات کردن، ثابت کردن
ادامه...
اِثبات کَردَن، ثابِت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pride
افتخار کردن، غرور
ادامه...
اِفتِخار کَردَن، غُرور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Providence
تقدیر، مشیّت
ادامه...
تَقدِیر، مَشیَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی