معنی Provide
Provide
ارائه دادن، فراهم کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Provide
Provoke
Provoke
بَراَنگیختَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Promise
Promise
وَعدِه، قُول دادَن، وَعدِه دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Preside
Preside
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prove
Prove
اِثبات کَردَن، ثابِت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pride
Pride
اِفتِخار کَردَن، غُرور
دیکشنری انگلیسی به فارسی