معنی Neatly - جستجوی لغت در جدول جو
Neatly
به طور مرتّب، منظّم
ادامه...
بِه طُورِ مُرَتَّب، مُنَظَّم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Measly
ناچیز، کثیف
ادامه...
ناچیز، کَثیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Newly
تازه، به تازگی
ادامه...
تازِه، بِه تازِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Meaty
گوشتی
ادامه...
گوشتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wetly
خیس گونه، خیس
ادامه...
خیس گونِه، خیس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nearby
نزدیکی، همین نزدیکی
ادامه...
نَزدیکی، هَمین نَزدیکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nestle
چمبیدن، نستله
ادامه...
چَمبیدَن، نِستلِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Greatly
بسیار، تا حدّ زیادی
ادامه...
بِسیار، تا حَدّ زیادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Beastly
وحشیانه، وحشی
ادامه...
وَحشیانِه، وَحشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Meanly
به طور زشت، به معنای
ادامه...
بِه طُورِ زِشت، بِه مَعنایِ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Deftly
چابکانه، ماهرانه
ادامه...
چابُکانِه، ماهِرانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nearly
تقریباً
ادامه...
تقریباً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Flatly
به طور صاف، به طور مسطّح
ادامه...
بِه طُورِ صاف، بِه طُورِ مُسَطَّح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gently
به آرامی
ادامه...
بِه آرامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Deadly
کشنده
ادامه...
کُشَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Deafly
کر کننده، ناشنوا
ادامه...
کَر کُنَندِه، ناشِنَوا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dearly
با عشق و علاقه، عزیزم
ادامه...
با عِشق و عَلاقِه، عَزیزَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pertly
با جسارت، به طور کامل
ادامه...
با جَسارَت، بِه طُورِ کامِل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Weakly
ضعیفانه، ضعیف
ادامه...
ضَعیفانِه، ضَعیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Yearly
سالانه
ادامه...
سالانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Really
واقعاً
ادامه...
واقعاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Neat
تر و تمیز، مرتّب
ادامه...
تَر و تَمیز، مُرَتَّب
دیکشنری انگلیسی به فارسی