معنی Mutely - جستجوی لغت در جدول جو
Mutely
به طور بی صدا، بی صدا
ادامه...
بِه طُورِ بی صِدا، بی صِدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Cutely
به طور ناز، ناز
ادامه...
بِه طُورِ ناز، ناز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Mutedly
به طور ملایم، بی صدا
ادامه...
بِه طُورِ مُلایِم، بی صِدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Purely
به طور خالصانه، صرفاً
ادامه...
بِه طُورِ خالِصانِه، صِرفاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rudely
به طور بی ادبانه، بی ادبانه
ادامه...
بِه طُورِ بی اَدَبانِه، بی اَدَبانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Surely
قطعاً، حتماً
ادامه...
قطعاً، حَتماً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tutela
سرپرستی، قیمومیّت، ولایت
ادامه...
سَرپَرَستی، قَیمومیَّت، وِلایَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tutela
امانت داری، حفاظت، سرپرستی، ولایت
ادامه...
اَمانَت داری، حِفاظَت، سَرپَرَستی، وِلایَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tutela
ولایت، قیمومیّت، امانت داری، سرپرستی
ادامه...
وِلایَت، قَیمومیَّت، اَمانَت داری، سَرپَرَستی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Acutely
به شدّت، به طور حادّ
ادامه...
بِه شِدَّت، بِه طُورِ حادّ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Merely
فقط، صرفاً
ادامه...
فَقَط، صِرفاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Lately
اخیراً
ادامه...
اَخیراً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Hugely
به طور عظیم، به شدّت
ادامه...
بِه طُورِ عَظیم، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Minutely
به طور دقیق، دقیقه
ادامه...
بِه طُورِ دَقیق، دَقیقِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Muted
خاموش، بی صدا شده
ادامه...
خاموش، بی صِدا شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Mute
خاموش، بی صدا، خاموش کردن
ادامه...
خاموش، بی صِدا، خاموش کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی