معنی Irrelevant - جستجوی لغت در جدول جو
Irrelevant
بی ربط
ادامه...
بی رَبط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Irrelevantly
به طور بی ربط، بی ربط
ادامه...
بِه طُورِ بی رَبط، بی رَبط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Irrelevanz
بی ربطی، بی ربط بودن
ادامه...
بی رَبطی، بی رَبط بودَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
irrelevant
بی ربط
ادامه...
بی رَبط
دیکشنری آلمانی به فارسی
irrelevant
بی ربط
ادامه...
بی رَبط
دیکشنری هلندی به فارسی
irrélevant
بی ربط، بی ربط بودن
ادامه...
بی رَبط، بی رَبط بودَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
irrelevante
به طور بی ربط، بی ربط
ادامه...
بِه طُورِ بی رَبط، بی رَبط
دیکشنری آلمانی به فارسی
irrelevante
بی اهمیّت، بی ربط
ادامه...
بی اَهَمیَّت، بی رَبط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
irrelevante
بی اهمیّت، بی ربط
ادامه...
بی اَهَمیَّت، بی رَبط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Irrelevance
بی ربطی، بی ربط بودن
ادامه...
بی رَبطی، بی رَبط بودَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
relevant
به طور مرتبط، مربوطه، مربوط، مرتبط
ادامه...
بِه طُورِ مُرتَبِط، مَربوطِه، مَربوط، مُرتَبِط
دیکشنری آلمانی به فارسی
relevant
مربوط، مربوطه، به طور مرتبط، مرتبط
ادامه...
مَربوط، مَربوطِه، بِه طُورِ مُرتَبِط، مُرتَبِط
دیکشنری هلندی به فارسی