معنی Intensely - جستجوی لغت در جدول جو
Intensely
به طور شدید، به شدّت
ادامه...
بِه طُورِ شَدید، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Inversely
به طور معکوس، برعکس
ادامه...
بِه طُورِ مَعکوس، بَرعَکس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Intensively
به طور فشرده، به شدّت
ادامه...
بِه طُورِ فِشُردِه، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Intensity
شدّت
ادامه...
شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Intensify
شدید کردن، تشدید شدن
ادامه...
شَدید کَردَن، تَشدِید شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Immensely
به طور عظیم، بی نهایت
ادامه...
بِه طُورِ عَظیم، بی نَهایَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Intently
به طور مصمّم، به عمد
ادامه...
بِه طُورِ مُصَمَّم، بِه عَمد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Intense
شدید
ادامه...
شَدید
دیکشنری انگلیسی به فارسی