معنی Intensively
Intensively
به طور فشرده، به شدّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Intensively
Inventively
Inventively
بِه طُورِ اِبتِکاری، بِه صورَتِ مُبتَکِرانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Intrusively
Intrusively
بِه طُورِ مُزاحِم، سَرزَدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Extensively
Extensively
بِه طُورِ وَسیع، بِه طُورِ گَستَردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Intensive
Intensive
مُتِمَرکِز، فِشُردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Intensely
Intensely
بِه طُورِ شَدید، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی