معنی Inversely
Inversely
به طور معکوس، برعکس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Inversely
Reversely
Reversely
بِه صورَتِ مَعکوس، بَرعَکس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Intensely
Intensely
بِه طُورِ شَدید، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Adversely
Adversely
بِه طُورِ مَنفی، بَرعَکس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Diversely
Diversely
بِه طُورِ مُتِنَوِّع، مُتِنَوِّع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Conversely
Conversely
بَرعَکس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Aversely
Aversely
بِه طُورِ مَنفی، بَرعَکس
دیکشنری انگلیسی به فارسی