معنی Inoperable - جستجوی لغت در جدول جو
Inoperable
غیرفعّال، غیرقابل اجرا
ادامه...
غِیرِفَعّال، غِیرِقابِلِ اِجرا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
inoperable
غیرفعّال، غیرقابل اجرا
ادامه...
غِیرِفَعّال، غِیرِقابِلِ اِجرا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inoperabel
غیر عملی، غیر قابل اجرا
ادامه...
غِیرِ عَمَلی، غِیرِ قابِلِ اِجرا
دیکشنری آلمانی به فارسی
inopérable
غیرفعّال، غیرقابل اجرا
ادامه...
غِیرِفَعّال، غِیرِقابِلِ اِجرا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inoperabile
غیرفعّال، غیر قابل اجرا
ادامه...
غِیرِفَعّال، غِیرِ قابِلِ اِجرا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Intolerable
تحمّل ناپذیر، غیرقابل تحمّل
ادامه...
تَحَمُّل ناپَذیر، غِیرِقابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inferable
قابل استنباط
ادامه...
قابِل اِستِنباط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
operable
قابل عمل، قابل اجرا
ادامه...
قابِلِ عَمَل، قابِلِ اِجرا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی