معنی Inflated - جستجوی لغت در جدول جو
Inflated
بادکرده
ادامه...
بادکَردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Inflamed
ملتهب
ادامه...
مُلتَهِب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inflate
تورّم ایجاد کردن، باد کردن
ادامه...
تَوَرُّم ایجاد کَردَن، باد کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Infected
مبتلا به، مبتلا شده
ادامه...
مُبتَلا بِه، مُبتَلا شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Isolated
منعزل، جدا شده
ادامه...
مُنعَزِل، جُدا شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Illfated
بدشانس، مصیبت زده
ادامه...
بَدشانس، مُصیبَت زَدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inflame
آتش افروختن، ملتهب کردن
ادامه...
آتَش اَفروختَن، مُلتَهِب کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی