معنی Infected
Infected
مبتلا به، مبتلا شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Infected
infecter
infecter
آلودِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Inflated
Inflated
بادکَردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Affected
Affected
ساختِگی، تَحتِ تَاثیر قَرار گِرِفتِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Infect
Infect
آلودِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی