جدول جو
جدول جو

معنی Fuss - جستجوی لغت در جدول جو

Fuss
حواس پرت کردن، سر و صدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

وسواسی، دمدمی مزاج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Fuse
تصویر Fuse
مقدمه مفهومی
فیوز (fuse) در سیستم های کامپیوتری به مکانیزمی اطلاق می شود که با قطع جریان یا عملیات در شرایط غیرعادی، از آسیب به سیستم جلوگیری می کند. این مفهوم هم در سخت افزار (فیوزهای الکترونیکی) و هم در نرم افزار (فیوزهای منطقی) کاربرد دارد.
انواع فیوز
1. فیوزهای سخت افزاری (مدارهای حفاظتی)
2. فیوزهای نرم افزاری (مکانیزم های قطع)
3. فیوزهای شبکه (ترافیک غیرعادی)
4. فیوزهای امنیتی (حملات احتمالی)
5. فیوزهای عملیاتی (اشتباهات سیستمی)
ویژگی های کلیدی
- آستانه فعال سازی مشخص
- پاسخ سریع به شرایط بحرانی
- قابلیت بازنشانی (در انواع نرم افزاری)
- ثبت وقایع و هشدارها
- طراحی fail-safe
کاربردهای نرم افزاری
- محدود کردن درخواست های API
- جلوگیری از حملات DDoS
- مدیریت خطاهای زنجیره ای
- کنترل مصرف منابع
- جلوگیری از خرابی های آبشاری
چالش های طراحی
- تعیین آستانه های بهینه
- تفکیک خطاهای واقعی از نویز
- مدیریت حالت بازنشانی
- یکپارچه سازی با سیستم های مانیتورینگ
- تعادل بین امنیت و دسترسی
روندهای جدید
1. فیوزهای هوشمند مبتنی بر یادگیری ماشین
2. سیستم های تطبیقی با آستانه پویا
3. یکپارچه سازی با معماری های میکروسرویس
4. فیوزهای توزیع شده برای سیستم های ابری
5. بهبود مکانیزم های بازگشت خودکار
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
دقّت زیاد، سر و صدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حسّاس، به طرز فجیعی
دیکشنری انگلیسی به فارسی