جدول جو
جدول جو

معنی Flatten - جستجوی لغت در جدول جو

Flatten
هموار کردن، صاف کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

چاپلوسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخفی، نهفته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بستن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترکیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
کاشت کردن، گیاهان
دیکشنری هلندی به فارسی
لهو کردن، خرد کردن، له کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
نقشه کشیدن، توطئه
دیکشنری هلندی به فارسی
لرزیدن، بال زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاف شده، پهن شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صدای بلند ایجاد کردن، تق تق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لرزیدن، بال زدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیش دستی، معاشقه
دیکشنری آلمانی به فارسی
تعریف کردن، چاپلوس کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
صاف کردن، صاف
دیکشنری آلمانی به فارسی
تعریف کردن، چاپلوسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجازه دادن، ترک کردن
دیکشنری هلندی به فارسی