معنی Enraged - جستجوی لغت در جدول جو
Enraged
عصبانی، خشمگین
ادامه...
عَصَبانی، خَشمگین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Enrage
عصبانی کردن، خشمگین کردن
ادامه...
عَصَبانی کَردَن، خَشمگین کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
enrager
عصبانی کردن، خشمگین کردن
ادامه...
عَصَبانی کَردَن، خَشمگین کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Enlarged
بزرگ شده
ادامه...
بُزُرگ شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Engage
درگیر کردن، درگیر شدن
ادامه...
دَرگیر کَردَن، دَرگیر شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی