معنی Enrage
Enrage
عصبانی کردن، خشمگین کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Enrage
Enraged
Enraged
عَصَبانی، خَشمگین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Engage
Engage
دَرگیر کَردَن، دَرگیر شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
enrager
enrager
عَصَبانی کَردَن، خَشمگین کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
enragé
enragé
عَصَبانی، خَشمگین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Enlarge
Enlarge
بُزُرگ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Engrave
Engrave
حَکّاکی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Encase
Encase
مَحصور کَردَن، مَحفَظَه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Frage
Frage
سُؤال، بِپُرسید
دیکشنری آلمانی به فارسی
Erase
Erase
حَذف کَردَن، پاک کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی