معنی Efficient - جستجوی لغت در جدول جو
Efficient
کارآمد
ادامه...
کارآمَد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Efficiently
به طور کارآمد، کارآمد
ادامه...
بِه طُورِ کارآمَد، کارآمَد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
efficient
کارآمد
ادامه...
کارآمَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déficient
کاستی دار، کمبود
ادامه...
کاستی دار، کَمبود
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Sufficient
کافی
ادامه...
کافی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Effizienz
بازدهی، کارایی
ادامه...
بازدِهی، کارایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
effizient
به طور کارآمد، کارآمد
ادامه...
بِه طُورِ کارآمَد، کارآمَد
دیکشنری آلمانی به فارسی
efficiente
کارآمد
ادامه...
کارآمَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Deficient
کاستی دار، کمبود
ادامه...
کاستی دار، کَمبود
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Efficiency
بازدهی، کارایی
ادامه...
بازدِهی، کارایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
efficiënt
به طور کارآمد، کارآمد
ادامه...
بِه طُورِ کارآمَد، کارآمَد
دیکشنری هلندی به فارسی