معنی effizient
effizient
به طور کارآمد، کارآمد
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با effizient
efficient
efficient
کارآمَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ineffizient
ineffizient
بِه طُورِ ناکارآمَد، ناکارآمَد، غِیرِ مُؤثِّر
دیکشنری آلمانی به فارسی
Koeffizient
Koeffizient
ضَریب
دیکشنری آلمانی به فارسی
Effizienz
Effizienz
بازدِهی، کارایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
efficiente
efficiente
کارآمَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Efficient
Efficient
کارآمَد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
efficiënt
efficiënt
بِه طُورِ کارآمَد، کارآمَد
دیکشنری هلندی به فارسی