معنی Dote - جستجوی لغت در جدول جو
Dote
عشق ورزیدن، دلسوزی
ادامه...
عِشق وَرزیدَن، دِلسوزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Vote
رأی دادن
ادامه...
رأی دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Date
تاریخ گذاشتن، تاریخ
ادامه...
تاریخ گُذاشتَن، تاریخ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Doze
چرت زدن، دوز
ادامه...
چُرت زَدَن، دوز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dose
دوز
ادامه...
دوز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Note
یادداشت کردن، توجّه داشتن
ادامه...
یادداشت کَردَن، تَوَجُّه داشتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
yote
همه
ادامه...
هَمِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wote
هر دو، همه آنها
ادامه...
هَر دُو، هَمِه آنها
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Dot
نقطه گذاشتن، نقطه
ادامه...
نُقطِه گُذاشتَن، نُقطِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی