معنی Crassly - جستجوی لغت در جدول جو
Crassly
به طور بی ادب، خشن
ادامه...
بِه طُورِ بی اَدَب، خَشِن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Crossly
عصبی، متقاطع
ادامه...
عَصَبی، مُتَقَاطِع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Classily
با کلاس، کلاسیک
ادامه...
با کلِاس، کِلاسیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crisply
خشک و تیز، واضح
ادامه...
خُشک و تیز، واضِح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crazily
دیوانه وار
ادامه...
دیوانِه وار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crackly
ترک خورده
ادامه...
تَرَک خُوردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grossly
به طرز وحشتناک، به شدّت
ادامه...
بِه طَرزِ وَحشَتناک، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Brassily
آهن گونه، برنجی
ادامه...
آهَن گونِه، بِرِنجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Brashly
بی پروا
ادامه...
بی پَروا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Classy
شیک، باکلاس
ادامه...
شیک، باکلِاس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Brassy
پر صدا و خودخوٰاه، برنجی
ادامه...
پُر صِدا و خُودخوٰاه، بِرِنجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crass
بی احساس
ادامه...
بی اِحساس
دیکشنری انگلیسی به فارسی