معنی Bouncing - جستجوی لغت در جدول جو
Bouncing
پرش
ادامه...
پَرِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Bouncingly
با جهش و پرش، جهنده
ادامه...
با جَهش و پَرِش، جَهَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wounding
زخم زننده، زخمی شدن
ادامه...
زَخم زَنَندِه، زَخمی شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bouncily
با پرش و جهش، درخشنده
ادامه...
با پَرِش و جَهش، دِرَخشَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی