معنی Bouncing
Bouncing
پرش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Bouncing
Wounding
Wounding
زَخم زَنَندِه، زَخمی شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bouncingly
Bouncingly
با جَهش و پَرِش، جَهَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bouncily
Bouncily
با پَرِش و جَهش، دِرَخشَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی