معنی Bitingly - جستجوی لغت در جدول جو
Bitingly
به طور تند، گزنده
ادامه...
بِه طُورِ تُند، گَزَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Wittingly
آگاهانه، به عمد
ادامه...
آگاهانِه، بِه عَمد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pityingly
به طور دلسوزانه، با تأسّف
ادامه...
بِه طُورِ دِلسوزانِه، با تَأسُّف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fittingly
به طور مناسب، مناسب
ادامه...
بِه طُورِ مُناسِب، مُناسِب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Livingly
زنده و پویا، با زندگی
ادامه...
زِندِه و پویا، با زِندِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bindingly
به طور الزام آور، الزام آور
ادامه...
بِه طُورِ اِلزام آوَر، اِلزام آوَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dotingly
با محبّت، با دلسوزی
ادامه...
با مَحَبَّت، با دِلسوزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Boringly
خسته کننده
ادامه...
خَستِه کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Biting
زننده، گاز گرفتن
ادامه...
زَنَندِه، گاز گِرِفتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی