معنی Arraign - جستجوی لغت در جدول جو
Arraign
متّهم کردن، تنظیم کردن
ادامه...
مُتَّهَم کَردَن، تَنظِیم کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
arraigo
استحکام، ریشه ها
ادامه...
اِستِحکام، ریشِه ها
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Arrange
ترتیب دادن
ادامه...
تَرتِیب دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Arraignment
اتّهام رسانی، قرار دادن
ادامه...
اِتِّهام رِسانی، قَرار دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی