معنی 보완하다 - جستجوی لغت در جدول جو
보완하다
تکمیل کردن، مکمّل
ادامه...
تَکمِیل کَردَن، مُکَمِّل
دیکشنری کره ای به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
보류하다
نگه داشتن
ادامه...
نِگَه داشتَن
دیکشنری کره ای به فارسی
보답하다
تلافی کردن، بازپرداخت
ادامه...
تَلافی کَردَن، بازپَرداخت
دیکشنری کره ای به فارسی
보고하다
گزارش دادن، گزارش دهید
ادامه...
گُزارِش دادَن، گُزارِش دَهید
دیکشنری کره ای به فارسی
보충하다
پرکردن، مکمّل کردن
ادامه...
پُرکَردَن، مُکَمِّل کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
보증하다
ضمانت دادن، تضمین می کند
ادامه...
ضِمانَت دادَن، تَضمین می کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی
보존하다
حفظ کردن، حفظ کند
ادامه...
حِفظ کَردَن، حِفظ کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی
보정하다
کالیبره کردن، درست است
ادامه...
کالیبرِه کَردَن، دُرُست اَست
دیکشنری کره ای به فارسی
보장하다
اطمینان دادن، تضمین می کند، اطمینان کردن، محفوظ کردن، ضمانت دادن
ادامه...
اِطمینان دادَن، تَضمین می کُنَد، اِطمینان کَردَن، مَحفوظ کَردَن، ضِمانَت دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
보상하다
جبران کردن، جبران کند، پاداش دادن
ادامه...
جُبران کَردَن، جُبران کُنَد، پاداش دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
보호하다
محافظت کردن، محافظت کنید، حفاظت کردن، پناه دادن
ادامه...
مُحافِظَت کَردَن، مُحافِظَت کُنید، حِفاظَت کَردَن، پَناه دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی