جدول جو
جدول جو

معنی ول

ول
ترک، رها، متروک، مرخص، مستخلص، واگذار، عاطل، مهمل، سست، شل، آزاد، بی ادب، بی تربیت، بیکاره، ولگرد، ولنگار، ولو، ویلان، هرزه، محبوب، نگار، یار
فرهنگ واژه مترادف متضاد