جدول جو
جدول جو

معنی واخورده

واخورده
حیران، سرگشته، متحیر، هاج وواج، دلزده، سرخورده، مایوس، نومید، شکست خورده، مغلوب
متضاد: امیدوار
فرهنگ واژه مترادف متضاد