جدول جو
جدول جو

معنی نواختن

نواختن
دلجویی کردن، ملاطفت کردن، موردتفقدقراردادن، نوازش کردن، به نوادرآوردن، ساززدن، زدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد