معنی نخست نخست درآغاز، درابتدا، دربدوامر، آغاز، ابتدا، اول، بدو، شروع، مقدمه، یکممتضاد: بعد، پس ازآن، سپس، آخر، پایان فرهنگ واژه مترادف متضاد