معنی نامرتب نامرتب آشفته، بی نظم، پراکنده، شلخته، شوریده، مختل، نابسامان، ناجور، ناساز، نامنظممتضاد: آشفته، بسامان، مرتب فرهنگ واژه مترادف متضاد