معنی ناجور ناجور آشفته، بی تناسب، بی قواره، ضد، مخالف، مختلف، ناباب، نابرابر، ناجنس، نادرست، ناسازگار، نامرتب، نامناسب، ناهماهنگ، ناهمتا، ناهمجور، ناهمساز، ناهمسان، ناهمگون، نایکسانمتضاد: یکسان فرهنگ واژه مترادف متضاد