جدول جو
جدول جو

معنی منعکس

منعکس
بازتابیده، انعکاس یافته، نمایان، پدیدار، نمودار، تابش یافته، برگشته، واژگون، ثبت شده، درج شده
فرهنگ واژه مترادف متضاد