معنی منتظم
منتظم
آراسته، بسامان، مرتب، منظم
متضاد: نامنتظم، غیرمنتظم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " منتظم " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...