معنی مقبول مقبول پذیرفتنی، پذیرفته، پسند، پسندیده، دل پذیر، دل پسند، ستوده، قابل قبول، مرضی، مرغوب، مستجاب، مطبوع، مطلوبمتضاد: ناپسند، جمیل، خوب رو، خوشگل، زیبا، صبیح، وجیهمتضاد: زشت، اکبیری فرهنگ واژه مترادف متضاد