جدول جو
جدول جو

معنی معمول

معمول
باب، جاری، رایج، معموله، متداول، مد، مرسوم، عادی، متعارف
متضاد: غیرعادی، نارایج، نامتداول، نامتعارف
فرهنگ واژه مترادف متضاد