معنی معطلی
معطلی
تاخیر، درنگ، انتظار، بلاتکلیفی، عطلت، فروگذاری، وقفه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " معطلی " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...