جدول جو
جدول جو

معنی معرکه

معرکه
آوردگاه، رزمگاه، میدان، هنگامه، ازدحام، پیکار، جدال، جنگ، شاهکار، کارشایان، دردسر، گرفتاری، مخمصه، نمایش خیابانی، فوق العاده، عالی، شگفت انگیز، گرم، پررونق
فرهنگ واژه مترادف متضاد