جدول جو
جدول جو

معنی معاندت

معاندت
دشمنی، ستیز، ستیزه جویی، عناد، گردنکشی، مخالفت، معانده، ستیزیدن، عنادورزیدن، ستیزه جویی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد